تولید محتوای ویدیویی

بعد از 10 سال کار حرفه‌ای تو حوزه عکاسی و ساخت ویدیو چندسالی میشه که وارد دنیای شگفت‌انگیز برندینگ و بازاریابی شدم، الان با رویدکرد ویدیومارکتینگ دارم به بقیه کمک می‌کنم تا به اهدافشون برسن.

تولید محتوای ویدیویی

بعد از 10 سال کار حرفه‌ای تو حوزه عکاسی و ساخت ویدیو چندسالی میشه که وارد دنیای شگفت‌انگیز برندینگ و بازاریابی شدم، الان با رویدکرد ویدیومارکتینگ دارم به بقیه کمک می‌کنم تا به اهدافشون برسن.

  • ۰
  • ۰

خیلی وقته که دیگه می‌دونیم محتوای ویدیویی الان طرفدار بیشتری نسبت به بقیه انواع محتوا داره و کلی آمارهای عجیب و غریب از تاثیر و اهمیت ویدیو روی مخاطب وجود داره و از نزدیک هک لمس کردیم. اما استفاده از ویدیو به همین سادگی‌ها هم نیست، البته که خیلیا اعتقاد دارن ویدیو مثل پیتزاست و هرجوریش بلاخره پیتزاست. اما چون در نهایت می‌خوایم مخاطب بعد از دیدن ویدیو تحت تاثیر قرار بگیره و حتی اقدامی بکنه، بازاریابی ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ شکل گرفت.

ازونجایی که چندسالی میشه به حوزه بازاریابی و برندینگ علاقه‌مند شدم و فعالیت حرفه‌ای می‌کنم، وظیفه خودم دونستم تا به دوستان عکاسم که حتما دوست دارن تو بازار خودشون پیشرفت کنن یکی از راه حل‌های جذاب رو پیشنهاد بدم.

ویدیویی که نشون بده شما چه سبک عکاسی می‌کنید، چرا عکاسی می‌کنید و خودتون چه شخصیتی دارین و حتی نشون بده چرا عاشق عکاسی هستید، نه تنها کمک می‌کنه شما بیشتر دیده بشید حتی روی برند شخصیتون به عنوان عکاس هم کمک زیادی می‌کنه.

ویدیو بخاطر درگیر کردن قسمت‌های بیشتری از مغز آدم‌ها تاثیر زیادی روی ناخودآگاهبیننده می‌ذاره، پس با ویدیو خیلی راحت‌تر می‌تونین احساسات مخاطب رو با خودتون درگیر کنید.

شاید الان بگین خب یاد گرفتن یچیز تازه هم وقت زیادی از شما بگیره هم ممکنه به نتیجه مطلوب نرسین، اما امروزه با کمک اینترنت خیلی مفاهیم رو میشه در حد خودتون یاد بگیرین، منم تو این مقاله سعی می‌کنم در ورود به دنیای ویدیومارکتینگ رو براتون باز کنم تا با کنجکاوی بیشتر دنبال استفاده درست از ویدیو برای تاثیرگذاری بهتر روی مخاطب باشین.

به عنوان عکاس چرا از ویدیو مارکتینگ باید بیشتر استفاده کنید؟
همین که ویدیو باعث میشه مخاطب با محتوای شما بیشتر درگیر بشه از لحاظ زمانی و احساسی و ناخودآگاه کافیه.

خودتون هم تجربه استفاده از ویدیو رو توی شبکه‌های اجتماعیتون داشتین و دیدین که واکنش مخاطب نسبت به محتوای ویدیویی چقدر متفاوت بوده. ازون طرف هم حتما بین خودتون اگر دقت کنین محتوای ویدیویی رو بیشتر برای هم‌دیگه می‌فرستین و به اشتراک می‌ذارین.

از طرف دیگه توی موتورهای جست‌وجو هم دیدین که اگر چیزی رو سرچ می‌کنین، گوگل ترجیح میده به شما ویدیو نشون بده و اولین گزینه‌هایی که برای شما میاره ویدیو هستند.

ویدیو توی تصمیم‌گیری آدم‌ها تاثیر مستقیم داره
طبق تحقیقات، سه‌چهارم افرادی که دنبال خرید یک محصول یا خدمت هستند و درمورد اون محصول یا خدمت ویدیو پیدا می‌کنن و می‌بینن اون رو می‌خرن.
بنظرم این می‌تونه دلیل کافی و لازم برای اینکه همین الان از ویدیومارکتینگ استفاده کنین باشه.

اما برای اینکه بتونین این مسیر رو بهتر طی کنین در ادامه یکسری راهکار اولیه به شما می‌دم.

 


از کجا شروع کنین؟
تعریف دقیق و درستی از خودتون و کاری که می‌کنین داشته باشید.

یشنهاد می‌کنم نوشته برندینگ برای عکاسان رو حتما مطالعه کنین، اونجا مختصر توضیح دادم که جواب دادن به یسری سوال‌ها چقدر می‌تونه برای پیشرفتتون مهم باشه.

به‌طور خلاصه سعی کنید به این سوال‌ها جواب بدین:

چرا عکاس شدین؟
چرا این سبک از عکاسی رو انتخاب کردین؟
چرا کارتون رو دوست دارین؟
چرا تصمیم گرفتین عکاسی رو به عنوان شغل انتخاب کنین و هدفتون چیه؟
چی باعث میشه با انگیزه صبح بیدار بشین و سر عکاسی برین؟ یا چه سبک عکاسی یا پروژه‌هایی به شما انرژی میده؟
جواب دادن به همین سوال‌ها پیش خودتون و تعریف کردنشون برای بقیه می‌تونه رابطه خیلی خوبی رو با مخاطبتان ایجاد بکنه، می‌توین برای شروع جواب این سوال‌ها رو به‌صورت ویدیو از خودتون بگیرین و به اشتراک بذارین.

تولید انواع ویدیو
اگر بخوام راجع به انواع محتوای ویدیویی صحبت کنم قطعا خیلی طولانی میشه و قصدم از این نوشته در کل آموزش ساخت ویدیو نبوده. برای اینکه ایده‌های ساخت انواع ویدیو رو ببینین پیشنهاد می‌کنم همیشه توی یوتیوب یا آپارات دنبال آدم‌های خوش سلیقه و تاثیرگذار باشین و کاراشون رو با دقت بررسی کنین، اما چندتا نکته رو اینجا بهتون میگم تا همیشه گوشه ذهنتون باشه.

توی فرآیند بازاریابی یکی از ابزارهایی که کمک خوبی می‌کنه تا راه رو درست‌تر طی کنین استفاده از قیف‌های مختلف هست.

اگر بخوام خلاصه بهتون قیف رو توضیح بدم شبیه سازی مسیر تبدیل شدن مخاطب به مشتری رو با استفاده از یک قیف که طبقات یا مراحل مختلف داره رو اصطلاحا بهش میگن قیف فروش. طبقه بالای قیف که عموما به طبقه یا مرحله آگاه سازی معروف هست اونجایی که مخاطب فقط از وجود شما با خبر میشه، تو این مرحله شما باید سراغ ویدیوهایی برین که شما رو به بهترین شکل معرفی می‌کنه. قبالیت این رو داره تا خوب پخش بشه و شما رو توی ذهن مخاطبش ماندگار کنه.

توی مراحل پایینی باید برین سراغ اینکه شما توی سبک خودتون چه حرفایی برای گفتن دارین و مزیتتون نسبت به بقیه چیه. اینجا می‌تونین از محتواهای آموزشی با توجه به مخاطب خودتون بسازین چون قطعا محتوایی که برای گرفتن پروژه برای کارفرما می‌سازین با محتوایی که قراره فالوور جذب کنه کاملا متفاوته.

توی مرحله آخر قیف باید تمام تلاشتون رو بکنین که مخخاطب به مشتری تبدیل بشه و وادارش کنین با شما همکاری کنه. اینجا از محتواهایی که مخاطب برای شما درست می‌کنه که اصطلاحا ugc میگن استفاده کنین یاا از اینجا بهترین جا برای استفاده از نظرات مشتری هست، به‌صورت خلاقانه از کارفرمااهاتون نظر سنجی کنین، بباهاشون مصاحبه کنین و ازشون بخواین تجربشون رو از کار کردن با شما با بقیه به اشتراک بذارن.

نتیجه گیری استفاده از ویدیو مارکتینگ برای عکاسان


دیگه سراغ اینکه بهتون بگم ویدیو باید کوتاه و مختصر و مفید باشه چون توجه مخاطب خیلی کم شده یا اینکه از موسیقی خوب استفاده کنین یا چجوری تدوین کنین تا مخاطب بپسنده نرفتم چون به فراوانی این مطالب پیدا میشه. فقط دوست داشتم ارزش ویدیو رو توی پیشرفت کارتون بدونین و از همین لحظه شروع کنین.

نکته مهم دیگه‌ای هم خواستم بهتون بگم اینه که الان شبکه‌های اجتماعی فقط اینستاگرام نیست و حتی پلتفرم‌های ویدیویی مثل آپارات یا یوتیوب خیلی قدرت بیشتری توی ارتباط با مخاطب برای شما فراهم می‌کنن، پس کانال‌های توزیع رو هم فراموش نکنین.

هر سوال یا نکته‌ای هم که داشتین با من درمیون بذارین خیلی خیلی خوشحال میشم که بتونم راهنمایی کنم.

  • برهان ابن الدین حمیدی
  • ۰
  • ۰

همیشه برامون سوال بوده که چجوری میشه ارتباط بهتری با مخاطبمون داشته باشیم تا بتونیم محصول یا خدمتمون رو بهتر بفروشیم.

جواب این سوال رو بعد از گذروندن دوره‌های مختلف در زمینه برندینگ و بیشتر کردن مطالعه‌م تو این زمینه فهمیدم، کلیدی که می‌تونه باز کردن خیلی درها رو راحت کنه.

شاید الان بگین خب وقتی دغدغه ما فروشه چرا باید وقتمون رو بذاریم سر یاد گرفتن برندینگ؟ همه ما این تجربه رو داریم که فروختن یک محصول جدید به مشتری قدیمی یا کسی که حتی یکبار ازمون خرید کرده خیلی راحت‌تره و سریع‌تر، این مورد فقط بخاطر اینه که اون مشتری با برند ما رزونانس کرده یا ساده‌ترش، ارتباط برقرار کرده.

خب حالا سوال بعدی که پیش میاد اینه، منِ تولید کننده محتوا یا صرفا ادمین یک پیج اینستاگرامی چرا باید برندینگ بدونم؟

همه ماجرا همین رزونانس کردنه‌ست؛ یعنی وقتی دوتا چیز باهم هم فرکانس باشن و یکیشون شروع به ارتعاش کردن بکنه اون چیز دیگه که هم فرکانس اون اولی بوده هم شروع می‌کنه به مرتعش شدن.
می‌دونم بازم ممکنه نفهمیده باشی، خیلی ساده‌تر بخوام بگم یعنی تو با رفیقت که اخلاقاش عین خودته خیلی بیشتر حال میکنی تا دختر یا پسرداییت که ممکنه هیچ ربطی به تو نداشته باشه.

اینکه چجوری بتونین این رویکرد رو داشته باشین از تعریف خود کلمه برند شروع می‌کنم.
برند از داغ زدن روی حیوانات شروع شد تا اون گاو یا هر حیوان دیگه هرجا دیگه رفت بفهمن مال کیه.

چرا اصن مهمه؟
1. 
این‌روزا حق انتخاب برای هممون تو خرید خیلی زیاد شده، پس اون کسی برنده میشه که با مخاطب و مشتریش ارتباط بهتری داشته باشه. الکی نمیگن عصر عصره ارتباطاته!
2. تشابه محصول یا خدمات هم خیلی زیاد شده و همینجوری داره زیادتر هم میشه
3. بودجه آدم‌ها محدوده ولی خواسته‌ها نامحدود

حالا کار ما چیه؟
اینکه بتونیم مجموعه و شخص یا خودمون رو تو ذهن بقیه برند کنیم و یجوری داغ بزنیم که هیچوقت یادشون نره.

اینجا تازه بازی شروع میشه اما برای اینکه راحت‌تر این بازی رو ببرین یک دستور کار ساده رو با چندتا تعریف براتون میارم.

اول از همه اگر بخوام با یه زبون دیگه تعریف کنم، از زبون جف بزوس صاحب آمازون میگم: ((برند شما اون چیزیه که مردم درمورد شما میگن، وقتی تو اتاق نیستید))

اگر همین اول بخوام به چندتا از نیازهای اصلی برای تبدیل شدن به برند رو براتون بگم، این سه تاست:
1. ایجاد اعتماد قوی بین شما و مشتری
2. داشتن یک هویت مشترک بین شما و مشتری
3. نقطه تمایز در بین گروه و بازار خودتون

حالا اینجا باز سوال پیش میاد، منِ مدیر پیج چیکار دارم به این چیزا؟!

اصل تفاوت فرآیند برندسازی با تبلیغات همینجاست، نقاط تماس.

خب یعنی چی؟
نقطه تماس برند یعنی هرجایی که مخاطب شما با شما در تماس باشه.
همینجا خیلی چیزا روشن میشه، چون الان می‌دونین یکی از اصلی‌ترین نقاط تماس هر برند شبکه‌های اجتماعیشه.

پس الان فهمیدید که انتخاب و رویکرد مدیر بنظر ساده یا تولید کننده محتوا پیج‌ شبکه‌های اجتماعی چقدر مهمه.

یکی از نکته‌های مهم برندسازی اینه که بدونیم و آگاه باشیم که برندینگ یا برندسازی یک فرآیند پویاست، یعنی ما باید یک چرخه رو دنبال کنیم بصورت اصولی از قبل طراحی لوگو و اسم شروع میشه و تا آخر عمرِ اون مجموعه یا شخص ادامه داره.

اگر بخوام مراحل برندسازی رو براتون بگم تو این چهار مرحله خلاصه میشه:
1. تحقیق و تحلیل
قطعا این مرحله از همه مهمتره؛ شناخت خودتون، اینکه چرا اصن این برند باید وجود داشته باشه و داره، هدفتون چیه؟ چشم‌اندازتون چیه؟ و از همه مهمتر چه ارزشی برای مخاطبتون قراره ایجاد کنین؟ بعد از اون باید شناخت دقیقی از مخاطبتون داشته باشین، از سن و حال و هوای روحیش گرفته تا دونستن اینکه چه چیزی خوشحالش می‌کنه یا چه چیزی ناراحتش می‌کنه.
بازارتون رو شناسایی کنین، رویکرد و رفتار رقبا تو بازار می‌تونه خیلی چیزا رو براتون روشن کنه، اینکه دست روی چه مزایایی گذاشتن و شما نسبت به اونا چه مزایایی دارین.

2. شناسایی جایگاه برند

اینکه چطور و به چه چیزی قراره شما رو بشناسن، مثلا هممون شرکت ماشین‌سازی ولوو رو با ماشینای ایمن میشناسیم. بهتره شما هم یک صفت یا رفتار رو برای خودتون یا مجموعتون تعریف کنین و تمام مهره‌های بازی رو براساس اون بچینین. اینجا شناسایی مزیتتون نسبت به بقیه و قدرتی که دارین خیلی به کمکتون میاد.

3. طراحی هویت و داستان برند
بعد از مراحل بالا که بیشتر مربوط به فاز درونی برند میشه، اینجا باید پوسته بیرونی برندتون رو طراحی کنین، از شخصیت گرفته تا اسم، لوگو، شعار و پالت رنگی و حتی تا لحن صحبت کردنتون. شاید بشه گفت بهترین کار اینه که برندتون رو یک آدم در نظر بگیرین و حالا براش هرچیزی که لازم داره رو طراحی کنین. خب البته زندگی هر آدمی یه داستانی هم داره، اونم بنویسین. اینکه توی شبکه‌های اجتماعی قراره چجوری ظاهر بشین و با مخاطبتون ارتباط برقرار کنین اینجا شکل می‌گیره.

4. اجرا

حالا با توجه به کارایی که تا الان انجام دادید قدم مهم بعدی بازی با مهره‌هاییه که چیدید، خودتون رو جای مشتری بالقوه‌ای که شناسایی کردین بذارین و ببینین با چیزایی تا الان درست کردین رزونانس می‌کنه یا نه. انقدر این چرخه رو ادامه بدین تا جوری مخاطبتون با شما ارتباط برقرار کنه که جای شما براتون مشتری بیاره. جوری توی داستانتون قرار بگیره که انگار خودش یکی از شخصیت‌های مهم بازیه. اگر تازه می‌خواین کارتون رو شروع کنین آجرها و مهره‌های بازیتون رو با توجه به صحبت‌های بالا بچینین، ولی اگر الان وسط بازی هستین با یه نگاه از بالا می‌تونین قدم‌های بعدی رو خیلی بهتر بردارین.

می‌دونم که این صحبتهایی که کردم شاید قطره‌ای باشه از دریای بی‌کران برندسازی، اما دونستن همین مختصر تعریف‌ها و رویکردها می‌تونه بازی شما رو خیلی بهتر بکنه. همونجوری که نحوه نگاه من رو خیلی عوض کرد.

امیدوارم لذت برده باشین، هرسوال و نظری داشتین حتما با من درمیون بذارین. اگر ازین نوشته استغبال بشه حتما با جزئیات و نکات بیشتر ادامه میدم.

  • برهان ابن الدین حمیدی